این یه رازه

این یه رازه

هر کس تو زندگیش رازهایی داره، شخصیت پنهانی پشت نقابی که میزنه، من تو اون شخصیت پنهان و در اعماق قلبم عاشق مردی هستم که 19.5 سال از من بزرگتره.
شاید یه روزی این رویا براورده شه

ستاره بچینی بوس بوس

وقتی تنها میشم دوست دارم تماااااآام شب با تو باشم

چشمامو ببندم و باهات حرف بزنم و حس کنم کنارمی

از قضای روزگار هر بار مشکلی پیش میاد

یه بار جلسه تا صبح، یه بار مهمون ، امشب هم مریضی . 

امیدوارم زود خوب شی 

امیدوارم روزگار و خود تو یه روزی دست از این لجبازی بردارین

تا جایی که سرنوشت میتونسته جلو راهمون سنگ که چه عرض کنم کوه انداخته، وقتایی هم که اون بیخیال شده تو از من فاصله میگیری . 

میدونی چیه ؟ کاش میتونستم دوستت نداشته باشم . کاش اینقدر شوق شنیدن صدات و با تو بودن رو نداشتم . اگه من جای امشب تو بودم که مریض و خسته بودم بجای قطع کردت بیشتر باهات حرف میزدم چون صدای تو واسه من آرام بخش و تسکین دهنده است اما تو ترجیح میدی بدون من باشی تنها بخوابی و ... . 

امیدوارم فردا بشنوم که امشبو کامل خوابیدی، چون اگه بگی بیدار بودم من بیشتر له میشم از اینکه باز هم کنار گذاشته میشم. از اینکه هنوز علاقه ای به وقت گذرانی با من نداری و من اینطور ... چی بگم ؟ دوستت دارم؟ عاشقتم ؟ می پرستمت ؟ بهت وابسته شدم؟ نمیدونم چی ه. اما هر چی که هست تو مثل من نیستی. تو کاملا از لحاظ احساسی مستقلی و نبوده من گاهی برات خوشایندتر از بودنمه. 

عذر میخوام که اینو میگم. من فرق صدای مریض و خسته و حال خوش ات رو تشخیص میدم. فهمیدم حالت خوب نیست اما نه اونقدری که اغراق کردی. مریضی رو بزرگ کردی از من فرار کنی. وقتایی که میخوای ازم فاصله بگیری رو خوب میفهمم . 

من بعد از ارضا شدن با تو نیاز به محبت و عشق تو دارم و تو به تنهایی و فاصله نیاز داری. 

شاید به من ، حماقتم ، افکارم و نوشته هام بخندی. حق داری. منم خودم این دختر دیوونه ای که در مقابل تو میشم رو نمیشناسم. گاهی از کارهای خودم متعجب میشم. از اینکه تمام وجودم تمنای شنیدنه صداته ، شنیدن یه " دوستت دارم" ، شنیدن اسمم از زبون تو، شنیدن حرفهای امیدبخش. اما وقتی میپرسی کاری دارم یا نه، پا میذارم رو گردن خواسته هام، نفسم بند میاد اما سعی میکنم با آرامش بگم نه کاری ندارم مراقب خودت باش. راحتی تو رو به خواسته خودم ترجیح میدم بعد مث ابله ها میام اینجا مینویسم و گریه میکنم. 

من نمیتونم باهات جور دیگه ای باشم. نمیتونم مث تو عاقلانه رفتار کنم. تو "اولین عشق " منی. تمام رویای من. صاحب قلبم . و ای کاااااااش نبودی . 

اونوقت میتونستم همونطور که گاهی در مقابل بقیه آدما بیتفاوت و سنگدل میشم با تو هم عاقلانه رفتار کنم ! 

از دور میبوسمت زود خوب شی . طاقت مریضی و بی حالی ات رو ندارم. نگرانت میشم. میخوام خوب باشی (سالم و شاد باشی) حتی وقتی با من خوب نیستی(با من سرد و دوری)

  • گندم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">